طلوع زندگی

ساخت وبلاگ
امروز اومدم برای اولین بار تنهایی برم کافی شاپ طلوع زندگی...
ما را در سایت طلوع زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : toloedobarea بازدید : 36 تاريخ : يکشنبه 26 آذر 1402 ساعت: 12:04

زندگی فرصت با هم زیستن استپس چرا این فرصت زیبا را از همدریغ می کنیمکمی بیاد هم باشیم.ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیه دختریم که ذهنم هزار جا میره و اخرشم به هیج جا نمیرسه و گاهی از فکر زیاد یهو خوابم میگیرهدنیا کلا برام عجیبه ،خاصه ،گاهی که نه، اکثر اوقات غیر قابل فهمه.و ادمای این دنیا از همه چیز عجیب ترن.انگار از یه سیاره دیگه ای اومدم همه چیز برام جدیده گاهی یه چیزایی برام جالب که برای بقیه اصلا جذابیتی نداره:|هرچی تو ذهنم بیاد و اینجا مینویسم  و ذهنم و خالی میکنم از این کلماتی که مدام  تکرار میشن برام تا وقتی که تخلیه  بشن طلوع زندگی...
ما را در سایت طلوع زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : toloedobarea بازدید : 26 تاريخ : يکشنبه 26 آذر 1402 ساعت: 12:04

خیلی اضطراب دارم خیلی از برنامه عقبم عین همیشه که از همه چیز عقبم هوووووووووفاومدم یکم بنویسم شاید یکم این مغز درگیر دست از سرم برداره از حرف زدناش بیموردشاز خالی کردن دلماز سرکوفت زدنمطمئنم میتونم و قابلیتشو دارم که خودمو برسونم به برنامه حتی جلو بزنم ازش اما اما امااما گشادی بد دردیهاین نشخوار فکری چی کوفتی بود که اومد به سراغمتا هر اتفاقی وهزار بار زیر و رو نکنم و غصه نخورم براش دست از سرم برنمیدارهمن دنیا نیومدم که همش غصه بخورمدنیا نیومدم که شکست خورده باشمدنیا نیومدم که بهر تماشا جهان اومده باشم فقطاما باز داره سال تموم میشهباز داره عین هرسال همون اتافاقیی میوفته که هرسال رخ میدهمن میخوام این چرخه باطل و بشکونمتغییر بدم روند و میخوام مسیر جدید باز کنمتا اینجا نسبت به سال های گذشتم خیلی تغییرا داشتمصبور تر شدمدرامدم بالاتر رفته و اینکه حس میکنم دیگه بچه نیستمدیگه شاد هم نیستم گرچه هیچ وقت هم نبودم یا بو.دم و یادم نمیاد و یا الان چون استرس دارم یادم نمیادمن دنیا نیومکدم که بازیچه دست این و اون باشم که باید خودم بتونم برای خودم تصمیمی بگیرممن طلوع باید عین اسمم طلوع کنم باید روشنایی پخش کنمباید یه راه جدید بسازم چیزای جدید تجربه کنممهم نیست که تنهام دوستی ندارمتنهایی دیگه باید کارامو بکنم عین همیشهعجب عجب عجبخیلی بده ادم خودش خودش و باور نداشته باشهاین میشه عدم اعتماد به نفسمن دور شدم از همهحتی تو تلگرامم دیگه کسی نیست باهاش حرف بزنم نکه نباشه من دیگه نیستم که بخوام حرف بزنمیه رفیق داشتم دچار بی حسی شده بود نه خوشحال بود نه غمگین عین الان منشبا و روزا هر وقت چشامو و باز میکنم و شرایط ثابت دورمو میبیبم اذیت میشمنباید دیگه اذیت بشمنباید بذارم همینطوری بمونهولی خیلی میترسمهنو طلوع زندگی...
ما را در سایت طلوع زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : toloedobarea بازدید : 22 تاريخ : چهارشنبه 15 آذر 1402 ساعت: 23:49